در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد؛
طراحی ابزاری برای مطالعه نوروفیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی مغز
«آستروسیتها» فراوانترین«ماکروگلیاها» در مغز و نخاع هستند. طی دو دهه اخیر پژوهشهای زیادی در خصوص نقش آستروسیتها در شرایط فیزیولوژیک و در شرایط آسیب به دستگاه عصبی صورت گرفته است.
نقش آستروسیتها بسیار بیشتر از یک بافت همبند است که فاصله میان سلولهای عصبی را پر میکند. آستروسیتها میتوانند فعالیت سلولهای عصبی را در محل سیناپسها حس کنند و نسبت به آن واکنش نشان دهند.
توسعه روشهای مناسب برای استخراج و نگهداری جمعیت خالصی از این سلولها برای پژوهش درباره خصوصیات، برهمکنشها و تمایز این سلولها ضروری است. یکی از روشهای مرسوم برای این منظور برداشت آستروسیتها از کورتکس (غشر مغز) حیوانات آزمایشگاهی تازه متولد شده است؛ با این وجود توسعه روشهایی برای استخراج آستروسیتها از مغز حیوانات بالغ ضروری به نظر میرسد.
در همین راستا طی پژوهشی دکتر سحر کیانی، دکتر معصومه زارعی خیر آبادی، دکتر وفا رحیمی موقر و همکارانشان در پژوهشگاه رویان، مرکز تروما و تحقیقات جراحی سینا و دانشگاه فیلادلفیای آمریکا، روشی ساده، کارا و قابل اعتماد برای استخراج و خالص سازی آستروسیتها از مغز موش آزمایشگاهی بالغ معرفی کردند.
نتایج این پژوهش که در مجله بینالمللی Molecular Biology Reports به چاپ رسیده است، نشان داد پس از دوبار پاساژ، عمده سلولهای باقیمانده در ظرف کشت آستروسیتها هستند. بررسیها آزمایشگاهی نشان داد سلولهای موجود در ظرف کشت نشانگرهای مربوط به سلولهای عصبی و الیگودندروسیتها را بیان نمیکنند. سه تا ده پاساژ پس از استخراج، سلولهای حاضر در محیط کشت نشانگرهای اختصاصی آستروسیتها را به خوبی بیان میکردند.
نتایج این پژوهش روشی برای تأمین جمعیت مناسبی از آستروسیتها پیشنهاد میکند که ابزار ارزشمندی برای مطالعات نورفیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی فراهم خواهد کرد.
نظر شما :