اربعین۹۹
اربعین؛ روز بازگشت پرستوهای داغدار به کاشانه، روز رهایی از اسارت ها، روز گسستن غل و زنجیرها، هجرت از غربت و آوارگی، ساکن شدن در حریم امن دوست.
اربعین؛ روز زیبایی حقیقت، روز زیارت چشم ها از زیبایی های کربلا، روز تماشای واقعه عاشورا، روز به گل نشستن خون ذبح عظیم کربلا.
اربعین؛ پایان شمرها و حرمله ها، پایان قهقهه ها و هوسرانی ها، پایان تشنگی ها و غل و زنجیرها، و پایان هراس دخترکان.
اربعین؛ تمرین سوختن، تمرین شعله ور شدن، مشق ققنوسی بودن، مشق سوختن در آتش عشق، مشق فداکاری و ایثار، تمرین پرواز با بال های شکسته.
اربعین؛ فرصتی برای دیدارها، مجالی برای زیارت آسمانی ها، طواف حاجیان داغ دیده بر مزار حسین علیه السلام، فرصتی برای یک دله شدن، پیوستن به صاحبان فضیلت و کرامت، آشنایی با عاشقانه های هفتاد و دو پروانه.
اربعین آمده است؛ همراه سپاه پیروز افتخار و وارثان خون و روشنی.
اربعین که می آید، باید از زینب گفت؛ از حاصل زخم ها و نمازهای نشسته ای که هنوز او را به یاد دارند.
اربعین، نگاهی مجدد به عاشوراست و مروری دوباره بر مضامین بلند خطبه های آتشین عقیله بنی هاشم زینب کبری علیها السلام و اسیر آزادی بخش حضرت سجاد علیه السلام.
چهل روز از مرثیه بی پایان خدا در خاک می گذرد و چهل عمره از بادیه پیمایان عرفات کربلا.
چهل روز از اشک های کربلا می گذرد؛ قطراتی که حاوی پیام فتح اند و دلاورمردی.
چهل روز گذشت. اما چهل سال دیگر، چهارصد سال. .. هم که بگذرد، صدای «هل من ناصر» تو بی جواب نخواهد ماند.
چهل روز گذشت. نه اشک ها در چشم دوام آوردند، نه حرف ها بر زبان! روایت درد، آسان نیست.
چهل شب است بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه های آسمان می گرییم: ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای!
سجاده نشین لحظه های سرخ عبادت، دستی برآور و سینه ام را عاشورایی کن. میخواهم پس از چهل وادی رنج و گریه، نام تو، مستی فزای دقایق عزایم باشد.
اگر عاشورا، معمار اشک را به آینه کاری رواق چشم ها فرستاد؛ اگر کربلا، معبری از خون و حماسه سر راه بیداران و بیدارگران کشور بنا کرد؛ اگر خون، سلاحی برتر از شمشیر گشت، اربعین تکرار آن سازندگی و معبرسازی و شهادت طلبی است.
نظر شما :